هرچند به تجربه بیشتر سالها خیلی از برنامهها فدای اتفاقهای پیشبینینشده، خواب و... میشود. اما بههر حال از این برنامهریزی نباید بگذریم که بدون برنامه، نوروزمان، نوروز نمیشود.
امسال هم دوچرخه از ۱۳ همرکاب و همکار جوانش خواسته پیشنهادهای خواندنی، دیدنی، شنیدنی و البته بازیکردنی خود را برای تعطیلات نوروز به نوجوانهای دوچرخهای ارائه کنند. پس این شما و این هم ۱۳ پیشنهاد دوچرخهای با این آرزو که هرروزتان نوروز و نوروزتان دوچرخهای باشد!
- کشف راز نیناک در تعطیلات
نیلوفر شهسواریان:
هر سال در پاییز نمایشگاهی در روستای اینستپ برگزار میشود که بین اهالی روستاهای دیگر هم مشهور و پرطرفدار است. دلیل استقبالشان چیست؟ شنیدن صدایی مخوف! صدای ترسناکی که از بلندی کوه نیناک در نزدیکی روستا به گوش میرسد. روستاییان فکر میکنند این صدا به موجودی خداگونه تعلق دارد. ارگان، پسر نوجوان داستان میخواهد راز صدا را کشف کند و به سمت نیناک میرود.
«بلندیهای نیناک» میتواند در روزهای سال نو سرگرمکننده باشد. بد نیست بدانید این کتاب برندهی جایزهی نیوبری شده و انتشارات محراب قلم آن را با ترجمهی سیمین تاجدینی و با قیمت ۹۰۰۰ تومان عرضه کرده است.
- نتهایی برای برگ سبز کوچک
فاطمه صدیقی:
تو هیاهوی سال جدید و نفسهای خستهی اسفند میدویدم. توی راه دانشگاه و مسیر کار، توی قدمهای تند برگشت به خانه، که شبیه باران عجول آخر زمستان است. توی کمپوتشدن در مترو، سر خط عوضکردن، گم شده بودم که چشمم خورد به پیام یاسمن توی گروه. دیدم باید شنیدنی جذابی معرفی کنم به نوجوانهای دوچرخهای و ناب.
«مرا رها نکن» اثر سالار عقیلی را اولین بار وقتی توی بالکن نشسته بودم شنیدم؛ وقتی به درخت توی باغچه و رقص برگهای سبزش نگاه میکردم و حس کردم برگ سبزی کوچکم توی دست باد، رها، که از وقتی به دنیا آمده عاشق خالقش بوده. وقتی ترسیده و خشک شده باز هم عاشق بوده، چون میدانسته اول و آخرش جاش توی دل او امن است و هر چهقدر هم که تنها باشد، باز او را دارد.
- کوکو و آشنایی با فرهنگ مکزیکیها
شفق مهدیپور:
فکرش را بکنید، علاقهمند به انجام کاری هستید که نهفقط حرفهی خانوادگی شما نیست، بلکه کاملاً از انجامدادن آن منع شدهاید. با اینکه شغل خانوادگی «میگل» کفشدوزی بود، ولی رؤیای موسیقیدان شدن هر روز در سرش پررنگتر میشد.
انیمیشن «کوکو» برمبنای فرهنگ روز مردگانِ مکزیک ساخته شده است. این انیمیشن موزیکال نامزد جوایز بسیاری شده و چندی از آنها را هم کسب کرده است.
کوکو، انیمیشنی است که شما را وارد دنیای خود میکند. با خندهی شخصیتها میخندید و با اشکی که میریزند گریه میکنید.
اگر انیمیشن کوکو را ندیدهاید، حتماً تماشای آن را در اولویت قرار بدهید و حتی اگر قبلاً آن را تماشا کردهاید، میتوانید در ایام نوروز، دوباره تماشایش کنید که سرگرمی خوب و جذابی است.
- سایکو بازی کنیم
فاطمه ترجمان:
خوبی روزهای تعطیل اول سال، دید و بازدیدها، دورهمیهای خانوادگی و مسافرتهایش است. وقتی دور هم جمعیم و دلمان سرگرمی جذاب و خندهداری میخواهد، «سایکو» انتخاب خوبی است. (سایکو بهمعنی «روانی» است!)
از جمعمان یک نفر را بهعنوان روانشناس انتخاب میکنیم و او را جایی میفرستیم که صدای بقیه را نشنود تا همه بتوانیم راز مشترکی را بیان کنیم. مثلاً تصمیم بگیریم همهی حرفهایمان را با حرف «ن» شروع کنیم. یا هرکدام تصور کنیم ستارهی سینما هستیم. بعد روانشناس به جمع ما بازیکنهایی برمیگردد که انگار روانی شدهایم. او باید با طرح سؤالهایی غیرمستقیم راز رفتار ما را حدس بزند. اگر کسی نتوانست در پاسخ به سؤال روانشناس جواب مناسبی جور کند، یک نفر دیگر میتواند با صدای بلند بگوید «سایکو» و به جای او جواب دهد.
اگر سایکو را امتحان کنید، متوجه میشوید چهطور هم همهی بازیکنها را به تفکر وامیدارد و هم حسابی آنها را میخنداند و سرگرم میکند.
- قصههای کهن
الهه صابر:
پیشنهاد خاص من، خواندن قصههای پندآموز شیخ بهایی است که آن را با عنوان «کشکول شیخ بهایی» میشناسیم. از روی نسخهی اصلی کتاب این شاعر، حکیم و ریاضیدان اصفهانی، اقتباسهایی انجام شده که یکی از آنها تألیف زهرا عبدی است و دربردارندهی داستانهای پندآموز، لطیفه، معما و نقل قول از شاعران و نویسندگان دیگر است. این مجموعه را زهره مروجزاده تصویرگری کرده و انتشارات هنارس، آن را با قیمت ۲۵هزار تومان منتشر کرده است.
- لذت سرخوشانهی نوروز
آریا تولایی:
هرسال با آمدن بهار و حال و هوای نوروزی، به یاد قطعهی «نوروز» استاد حسین علیزاده میافتم. معمولاً لابهلای شلوغیهای خانهتکانی و خریدهای شب عید، توی خلوت و شرایطی مناسب، این قطعه را برای خودم پخش میکنم و از موسیقی شادمانه و صدای سرنا و دهل سرخوشانهاش لذت میبرم. این قطعه با نامهای «نوروز» یا «نوروز۶۲» شناخته میشود و در آلبومی به همین نام منتشر شده است. آلبوم نوروز با آواز شهرام ناظری و آهنگسازی علیزاده، از روی کنسرت ۱۹۹۰ گروه، در شهر کلن آلمان ضبط شده است.
این آلبوم در دههی شصت بهصورت نوارکاست منتشر شد. روی اول نوار (بخش اول) براساس موسیقی محلی کرمانشاهی است و علاوه بر قطعهی نوروز، شامل آوازها و تصانیف کردیِ کرمانشاهی است. روی دوم نیز اجرایی در دستگاه چهارگاه است و از جمله قطعات معروف، برداشتی متفاوت از قطعهی «سلام» از استاد حسن کسایی است. پیشنهاد میکنم لذت سرخوشانهی موسیقی این آلبوم را در روزهای شادمانهی نوروز از دست ندهید.
- تغییر آگوست پولمن
ماجده پناهیآزاد:
پیشنهاد من تماشای فیلم واندر (wonder) محصول سال ۲۰۱۷ آمریکاست. این فیلم داستان زندگی پسر بچهای به نام آگوست پولمن را روایت میکند که از زمان تولد دچار بیماری سندرم تریچر کالیز است. او به دلیل بیماری، همهی سالهای زندگیش را دور از همسن و سالها سر کرده، اما حالا تصمیم میگیرد میان بچههای عادی برود و زندگیاش را تغییر دهد. این فیلم به ما میآموزد مهمترین چیزی که میتواند انسان را زیبا نشان بدهد، درون اوست.
- هفت چیزی که دربارهی هفتسنگ نباید بدانید!
بهمن ایلاتی:
و اما در باب آموزش هفتسنگ رسالههای فراوانی نگاشتهاند که دوباره گفتن آنها به عذاب آخرت نیرزد! ولی این وسط هفت عنصرند که همیشه از ذکرشان چشمپوشی شده و احتمالاً شما هم از آنها چیزی نمیدانید:
۱. کوچه. بله نوجوان گرامی، هفتسنگ را نمیشود در پارک یا حیاط بازی کرد. پس با دوستانتان راه بیفتید و طوریکه همه فکر کنند برای دعوا میروید، دنبال کوچه بگردید.
۲. مهمترین عنصر بازی حضور جوی فاضلاب است؛ پس در پیداکردن کوچه به آن توجه کنید.
۳. یافتن جلوی خانهی کلانترِ کوچه، بهعنوان محل چیدن سنگها.
۴. اعمال زور هنگام پرتاب توپ. دقت کنید که با رعایت سکوت کامل هم مخاطب بد و بیراههای آقا یا خانم کلانتر میشوید؛ پس بهتر است ترس را کنار بگذارید و بهجای آن، احترام سایر همسایگان را حفظ کنید.
نکته: در حین بازی، ممکن است توپ داخل جوی بیفتد. مهم نیست، توپ را بردارید و دستتان را با لباس عیدتان (ترجیحاً رنگ روشن) خشک کنید.
۵. اگر حریف سنگها را زد، با همگروهیها دایرهای تشکیل دهید و توپ را که هنوز بوی لجن میدهد، زیر لباس یکی پنهان کنید. سایر همگروهیها هم طوری دستشان را زیر لباسشان بگیرند که حریف نفهمد توپ کجاست. اینطوری علاوه بر هفتسنگ، گل یا پوچ هم بازی کردهاید.
۶. هنگام پرتاب توپ به طرفِ حریف، بهجای اینکه توپ را به سمتِ کسی پرتاب کنید که دارد سنگها را میچیند، شخصی را هدف بگیرید که لباس عیدش از همه قشنگتر است. قبلتر و محض اطمینان، توپ را یکبار دیگر در جوی رها کنید.
۷. بازی را تا آخرین نفس کلانتر و پادرمیانی ریشسفیدان محله ادامه دهید. خلاصه اینکه برای زهرمار کردن عید به خود و دوستانتان از هیچ تلاشی فروگذار نکنید. چراکه همهی این شکنجهها را ما و بزرگترهایتان برای هفتسنگ چشیدهایم.
- بوی عیدی
مجتبی ناطقی:
بوی عید دارد میآید، بوی سیب و سرکه و سماق سفرهی هفتسین. صدای رگبار باران و بوی خاک. به قول فرهاد مهراد: «بوی عیدی، بوی توپ، بوی کاغذ رنگی. بوی تند ماهی دودی وسط سفرهی نو. با اینا زمستونو سر میکنم.» زمستان را سر میکنیم و بهار خیلی زود سر راهمان سبز میشود. اگر از من میشنوید، آلبوم «کودکانه»ی فرهاد مهراد را برای خودتان پخش کنید و لذت ببرید. آلبومی که کانون فرهنگی هنری نیداوود آن را منتشر کرده است.
- خواب و خنده در عید
یاسمن مجیدی:
اصلاً در تعطیلات عید، خواب بیشتر از هر وقت دیگری کیف میدهد. البته نه خواب واقعی، بلکه تظاهر به خواببودن!
از میان جمع یک نفر دراز میکشد و خود را به خواب میزند، آنهم خوابی عمیق و زیبا. افراد دیگر، بدون اینکه با فردِ خوابیده، تماسی داشته باشند باید با گفتن کلمات، جملات یا هر ترفندِ خندهدار دیگر، شخصِ بهظاهر خوابیده را به خنده بیندازند و بیدارش کنند. برنده کسی است که مدت بیشتری بتواند تظاهر به خواببودن کند.
- کشفی به نام فیل پلاستیکی!
فرناز میرحسینی:
نام بازی: اسمفامیل
مواد مورد نیاز: چند نوجوان، چند خودکار، چند کاغذ
طرز تهیه: ابتدا بلند اعلام کنید که میخواهید اسمفامیل بازی کنید و بعد که افراد اعلام حضور کردند، کاغذها و خودکارها را بین داوطلبان پخش کنید. در ستونهای مختلف عناوینی چون اسم، فامیل، میوه، حیوان، رنگ، اشیا و غذا را بنویسید. سپس یک حرف از حروف الفبا را انتخاب کنید و به بقیه بلند بگویید: شرووووع! هرکس زودتر از همه ستونها را کامل کرد، داد میزند: «وقت تمومه!» و بقیه باید دست نگه دارند و آنچه را که نوشتهاند بخوانند و امتیازها محاسبه شود.
هشدار: ممکن است در قسمت اشیا و غذا با عناوین جدیدی مواجه شوید! چیزهایی مثل فیل پلاستیکی و ماستپلو. اینها فقط در بازی اسمفامیل اختراع میشوند و هیچ ارزش دیگری ندارند!
- هر انتخابی دستیافتنی است
نرگس پرسندهخیال:
راهبه و ماهی، انیمیشن کوتاه و بدون دیالوگی است به کارگردانی مایکل دودوک دویت. این انیمیشن، روایتی کوتاه از راهبهای است که در یکی از روزهای عادی زندگی، درون حوضچهای با یک ماهی مواجه میشود. راهبه تلاش میکند ماهی را به دام بیندازد و در این حین همهی فکر و ذکرش روی ماهی متمرکز میشود، آنقدرکه از اوضاع تکراری و بدون تلاطم جریان زندگی خود دور میشود.
ماهی و راهبه فرصت شش دقیقهای مناسبی است تا بیهیچ کلامی و فقط با موسیقی دلپذیر و تأثیرگذارش اطمینان کنیم که هر راه و هر انتخابی میتواند درست و دستیافتنی باشد. این انیمیشن کوتاه محصول ۱۹۹۴ فرانسه است و نامزد بهترین انیمیشن کوتاه شصتوهفتمین آکادمی اسکار هم شد.
- واقعیت، رؤیای من است
غزل محمدی:
نمیدانم چرا عید و بهار مرا به یاد هایکو و شعرهای تصویری بسیار کوتاه میاندازد. اما این را میدانم که در عید هیچوقت حوصلهی یکجا نشستن و ماجرا و داستانی را دنبالکردن نداشتهام. در عوض تا دلتان بخواهد عید را فرصت مناسبی برای شعرخواندن دانستهام.
کتاب شعر «واقعیت رویای من است» سرودهی بیژن نجدی، پر از شعرهای کوتاه و بلندی است که تصویرهای تازه و نابی به خواننده تحویل میدهند. شعرهایی که نه سیاهند و نه خاکستری؛ بلکه سپیدند و تمیز، درست مثل بهار.